عمرشونو بی همنفس کز می کنن کنج قفس
نمی دونن سفر چیه،عاشق دربه در کیه
هرکی بریزه شادونه فکر می کنن خدا اونه
چه می دونن به چی می گن ستاره.........
چند روز پیش به این فکر می کردم که پروانه ها چرا زنده اند برای همین تصمیم گرتم یک پروانه را دنبال کنم اما،اما ممکن نبود.پروانه کوچک بود و بال داشت به هر جا که می خواست می رفت اما من.بزرگ بودم در بند.پس پروانه را درون شیشه ای کردم و به خانه بردم.می گویند عمرشان ۲ روز بیشتر نیست پس ۲ روز انتظار مرگش را کشیدم او مرد و من هنوز نمی دانم که برای چه زنده بود ...........
و هیچ گاه نخواهیم دانست چرا خود دلیلی برای گذراندن روزگار شده و این روزگار که می گذرد،تنها دلیل است...........
پاورقی۱:شعر اولش هیچ ربطی نداشت منو یاد یه دوست می ندازه.......دوستی که فکر می کرد پرنده ها هم عاشق میشن......
پاورقی۲:یک نفر هست که هکش کردم و پس ایمیلش را دارم ولی هنوز حتی به آنلاین شدن با آن فکر هم نکرده ام.هک کردمان هم به آدم نرفته......
پاورقی۴:ساعت آقای درستکار بیش از سی سال است که از کار افتاده،در ساعت ۵ و نیم بعد از ظهر تیر ماه ۱۳۵۲.و ساعت اورهان را مردی با خود برده است،و زمان همچنان می گردد و ویرانی به بار می آورد.